23- جشن تولد یکسالگی
دیشب-چهارشنبه چهارم بهمن ماه-مهمانی داشتیم و خانواده مادر جون به جشن تولد پرهام کوچولو اومده بودند. پرهام جون ، خیلی خوش اخلاق بود .
شام جوجه برستد بود و سالاد و نوشابه و میوه و از همه مهمتر کیک تولد هم بود . شایان جون همه بادکنکها رو باد کرد و بچه ها کلی شادی کردند. مهمانی خیلی خوبی بود و به همه هم خیلی خوش گذشت .
براش یه اسب دو کاره گرفته بودم که با مادر جون به پرهام جون هدیه دادیم . خانواده خاله بزرگه یه ماشین باری خیلی بزرگ براش آورده بودند که پرهام جون از هردو هدیه کلی خوشش اومد . دوقلوها هم لباس آورده بودند که خیلی هم خوشگل بود . مامان خانم و دائی رضا هم هر کدوم 50 هزارتومان پول دادند . دائی احسان هم این عکسای خوشگل رو گرفت با دوربین حرفه ایش. دست همه شون درد نکنه .
قربون اون اخم کردنت برم خوشمل من :
امیر پرهام جون ، سوار بر اسب (هدیه من و مادر جون):
قربون اون خندیدنت :
پرهام کوچولو کنار مامان و بابا :
یک ساعت قبل از جشن تولد :
چشمای خمارت رو قربون
دوقلو کوچیکه سوار بر اسب :
(اون که ایستاده مادر جونه)
چقدر این دوقلوها دوست داشتنی و خوشمزه اند مثل پرهام جون :
عکس از هدیه ها ، البته بدون پولها :
نیمه شب پنج شنبه و بامداد جمعه ٦/١١/٩١
این دوتا عکس رو هم از دکور مادر جون گرفته . چون قشنگ افتاده بود یادگاری گذاشتم :